کریستیانو همیشه هنگامی که درباره شروع دوران حرفه‌ایش ازش سوال میشه، میگه من مدیون دوست دوران کودکیم، آلبرت فانترو هستم. حالا داستان از چه قراره؟
...
کریستیانو نقل میکنه هنگامی که کودک بود، در تست ورود به آکادمی فوتبال اسپورتینگ لیسبون با دوستش شرکت میکنند، در یک بازی پنج دقیقه ایی‌، استعداد یاب اسپورتینگ میگه که هر مهاجمی که بیشتر گٔل بزنه فردا صبح میتونه بیاد در تست اصلی‌ آکادمی شرکت کنه، در هنگام بازی کریستیانو گٔل اول رو میزنه و آلبرت گٔل دوم رو، در اواخر بازی آلبرت و کریستیانو با دروازه‌بان تک به تک میشن و آلبرت دروازه‌بان رو دریبل میکنه و در کمال ناباوری توپ رو به کریستیانو میده و کریستیانو هم توپ رو وارد دروازه میکنه تا برای تست اصلی‌ آکادمی انتخاب بشه، بعد از بازی هم آلبرت به کریستیانو میگه که چون تو از من بهتربودی و لیاقت این پیشرفت رو داشتی،
اما قضیه از وقتی‌ جالب میشهکه کریستیانو ۲ روز پیش این قضیه رو دوباره مطرح میکنه و خبرنگار یک مجله پرتغالی که درباره این قضیه کنجکاو میشهبه دنبال آدرس آلبرت فانترو می‌گرده و اون رو پیدا میکنه، بعد از اینکه از او درباره این قضیه سوال میکنه آلبرت اون رو تأیید میکنه و میگه که در اصل من بعد از اون قضیه دیگه هیچوقت به دنبال فوتبال نرفتم و مسیر زندگیم عوض شد و الان با وجود مشکلات اقتصادی پرتغال بیکار هستم، اما خبرنگار از آلبرت می‌پرسه که پس چطور در یکی‌ از بهترین مکان‌های شهر خونه داری و زندگیت رو چطور میگذرونی؟ آلبرت هم میگه ازوقتی‌ من بیکار شدم کریستیانو بیشتر هزینه‌های زندگیم رو تقبل کرده و قول داده که برای من یک بیزنس کوچیک در شهری که متولد شدیم به وجود بیاره.!!! 

پ.ن: سلطان با مرام
رفقاش با مرام
هواداراش با مرام